رادمان فخاریرادمان فخاری، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

بنام خداوند مهربان.می نویسم برای پسرم رادمان

تلنگر

امروزداشتم مجله میخوندم رادمان هم مشعول بازی بود تلوزیون روشن بود وداشت سریال پخش میکرد.رادمان اومد پیشم و با لهجه کودکانش گفت:مامان نگا ه کن سرمو بلند کردم تو فیلم دونفر داشتن با هم دعوا میکردن.نیم نگاهی انداختم وسرمو انداختم رو مجله.بازبا انگشتای کوچیکش به تلوزیون اشاره کرد و گفت دیدی دعوا.وقتی سرمو بلند کردم و چهره درهمشو دیدم دلم لرزید...چقدربزرگ شدی عزیزکم...
1 تير 1391

دل نوشته های مامان

می بخشم کسانی را هر چه خواستند  بامن با دلم با احساسم کردند ....ومرا در دور دست خودم رها کردند پروردگارا به من بیاموز  اهی نکشم برای کسانیکه دلم را شکستند   خدا تو رو سپاس بخاطر دلخوشی زندگیم .همیشه نگهدارش باش.چرا که من بدون نفس می میرم. ...
1 تير 1391